جدول جو
جدول جو

معنی ابن مؤمل - جستجوی لغت در جدول جو

ابن مؤمل
(اِ نُ مُ ءَمْ مِ)
ابوالحسن صاعد بن هبه الله بن المؤمل الحظیری نصرانی طبیب. اصل وی از حظیره است و به بغداد متوطن گشت. او را در خدمت ناصر بالله خلیفه مقامی بزرگ بود. او راست: کتابی موسوم به الصفوه که منتخباتی ازطب نظری و عملی است و در سال 591 هجری قمری درگذشت
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ نُ مُ ءَدْ دِ)
عبدالله بن ابراهیم. او از مشاهیر شعر است. نشأت وی بمهدیه شهر معروف افریقیه بود. او صنعت کیمیا میورزید و بسیاحت و جهانگردی مایل بود، آنگاه که به صقلیه شد رومیان او را اسیر کردند و پس از مصالحۀ ثقه الدوله با روم آزاد شد. وی را در مدح ثقه الدوله قصائدی است. وفات ابن مؤدب به سال 414 هجری قمری بوده است
لغت نامه دهخدا
(اِ نُ صِ)
فقیه بمذهب اهل عراق. او راست: کتاب الشروط الکبیر و کتاب الوثائق و السجلات. و کتاب الشروط الصغیر. (ابن الندیم)
لغت نامه دهخدا